سارا عسل مامان ، سارا عسل بابا

سارای نازم 22 مهر مامان دوباره برگشت سر کار . فرشته کوچکم از امروز تو صبح ها میری پیش مامان جونیت قربونت برم امیدوارم عسلم از دست مامان ناراحت نشی چون من برا آینده تو تلاش می کنم . خوب می دونم که خونه مامان جونت رم خیلی دوست داری و اونم مثل مامان می دونی پس ستاره کوچکم به مامان مثل همیشه کمک کن تا تو کارش موفق بشه خیلی دوست دارم عسلم ...

سارای نازم امروز خانوادگی رفتیم تهران گردی . خیلی خوش گذشت و تو اصلا مامان و بابا رو اذیت نکردی   ...

      سارای قشنگم امروز با بابایی بردیمت پارک نیاوران و تو حسابی ذوق کردی و با خوشحالی به همه جا نگاه می کردی . ...

بخند قشنگم بخند که خنده ای تو زیباترین اتفاق دنیا برای من و بابائیه به عشق دیدن خنده های تو زنده هستیم و نفس می کشیم دوستت داریم ستاره قشنگ زندگی ما دوستت داریم بهنونه زندگیمون           ...

نفس من ، بهونه قشنگم سار خانمی من ، امروز ناهار خونه خاله جون بودیم صبح با هم رفتیم حموم و بعد حاضر شدی تا بریم خونه خاله فائزه جونت خونه خاله جونت رو خیلی دوست داری و از صبح کلی خندیدی ...

امروز با مامان رفتی حموم کلی تو وان آبت بازی کردی خیلی آب بازی رو دوست داری اینم شعر حمومت: سارای ما ناز داره آب بازی رو دوست داره وقتی میره به حموم سر حال و شاد و خندون تمیز میشه یه دسته گل تر و تمیز و تپل و مپل بعد حموم یه شیر مفصل خوردی خیلی ناز خوابیدی وقتی می خوابی دلم برات ضعف میره مثل فرشته های آسمونی میمونی عسلم ...

سارا جان امروز 23 شهریور تو سه ماهت تموم شد گلم سارای مامان عزیزم یادته وقتی به دنیا اومدی چقدر دست و پاهات کوچولو بودن چقدر بزرگ شدی عزیزم ماشا الله لا حول و لا قوت الا بالله وزن 6200 قد 64   عکس :     ...

اولین مسافرت تو خوشگلم به شمال یود 28 مرداد 91 درست زمانی که تو 2ماه و 5 روزت بود که رفتیم ویلای بابایی و مامانی تو عباس آباد  هوا خیلی گرم بود و کولر گازی ها خیلی خوب کار نمی کرد چون برق ها مشکل داست خوشگلم برا همین دورزه برگشتیم ولی به هر حال خیلی خوش گذشت دوست دارم مامانی

سارای مامان امروز رفتیم خونه خاله مرجان کلی با دوستات کیمیاو مبینا و علی بازی کردی خیلی بهت خوش گذشت اومدیم خونه تا صبح یه دم خوابیدی حتی برا شیر خوردنم بیدار نشدی و من به زور بهت شیر دادم اینم عکست با کیمیا و مبینا   اینم عکست با علی   ...